شنبه , 1 اردیبهشت 1397
اکسپرسیونیزم جنبشی در هنرهای گرافیک ، ادبیات ،تأتر و سینما، که در فاصله ی سالهای ۳ . ۹ ۱ تا ۱۹۳۳ در آلمان شکوفا شد.
هدف اصلی این جنبش نمایش دنیای درونی بشر ، متخصوصا عواطفی چون ترس، نفرت، عشق و اضطراب بود.
شروع اکسپرسیونیزم را درسینما با فیلم « دفتر دکتر کالیگاری » می شناسند. بعضی از عناصر و جنبه های منعکس دراین فیلم مثل دوگانگی حاکم بر روح بشر، نیرو و جبر سرنوشت ، جاذبه ی موجودات و هیولاهای مادون انسانی مستقیماً از سنت های ادبیات رومانتیک آلمان و بدبینی و روحیه ی دهشتزده رایج در آن گرفته شده است.
شکست آلمان در جنگ جهانی اول در رواج این بدبینی و تلخ کامی مؤثر بود، دست تنگی های مالی نیز در به وجود آوردن شکل عینی و مادی این فیلم ها نقش بازی می کرد، مثلا به همین دلیل دکورهای فیلم «کالیگاری» پرده های نقاشی شده بود، و یا چون برق کم بود ناچار صحنه ها نور کمتری داده می شد و فیلم ها بیشتر تاریک بود…. غرابت دکور و اشکال خارجی، دیوارهایی بازوایای تیز و غیر معمول، سایه های کج و مبالغه شده، تاریکی حاکم بر فضا و دستکاری عمدی در واقعیت ، وسایلی برای خبر دادن از روحیه انسان و دنیای خوف آلوده ، نومید ، جنون زده ر پر اضطراب قهرمان فیلم بود .
« اکسپرسیونیزم» بعد ها جای خود را به سینمای اجتماعی و به واقعیت عینی آثار «پابست» و دیگران داد تا در دوران سلطه ی «نازیسم» خود به قهرمان – پروری ، حماسه های ملی و فیلم های تفننی سبک تسلیم شود . باوجود این بعضی از عناصر عینی و ذهنی فیلم های اکسپرسیونیستی تا سالهای سال در سینمای جهان باقی ماندند . مهاجرت فیلمسازان آلمانی (نظیر «مورنائو» ) به آمریکا، نورپردازی غیرمعمول و دکورهای اکسپرسیونیستی را به دنیای تاریک فیلم های جنائی و وحشتناک فیلم های به اصطلاح «سیاه» سالهای . ۳ و .ع راه داد . اشیایی که حالت عادی خود را در تاریک – روشن از دست میدهند و به عواملی ترسناک و تهدید کننده تبدیل می شوند.
سایه های بلند و سیاه و مخوف ، دیوارهای در خود فشارنده و خفقان آور ، تاریک – روشنی که فضای روحی قهرمانان و جنون و نگرانی آنها را القاء می کرد .
از فیلمسازان بزرگ ، «آلفرد هیچکالو» )A. Hitchcock( در تمام طول زندگی حرفهای خود تحت تأثیر سینمای اکسپرسیونیستی بوده و این تاثیر در مایه های ذهنی و شکل ظاهری کارهای او همیشه نمود داشته است. از سایر شخصیت های فیلم های اکسپرسیونیستی می توان از این افراد یاد کرد : « کارل مسایر » (Carel Mayer) ( سناری سمت « کالیگاری » ، « اصیل » ، « پلکان عقبی » ، « نازلترین مرد » ) ، «کارل فروند» ) Karl Freun ( ( فیلمبردار آثاری مثل «گولم» ، « نازلترین مرد » ، « متروپالیس » و «واریته » که با اغلب فیلمسازان این جنبش همکاری داشت و بعد ها نیز در فیلم هایی که در آمریکا فیلمبرداری کرد نیز سبک نورپردازی خود (E.Pommer) »را ادامه داد) « اریش پودسر f »تهیه کننده ی «کالیگاری» ، «نیبلونگن( «نازلترین مرد» و غیره) ، «والتر رو هریک» (W. Röhrig) (طراح د کور )مرگ مسمته » ، « قصر متخوف » ، « محصول پراگث» ، «تارتوف» ، «فاوست» )
برای شناخت سبک های بیشتر در مای استیج با ما در مقاله های بعدی همراه باشید .
مرداد 19, 1396
مرداد 10, 1396
اردیبهشت 19, 1396
اردیبهشت 19, 1396